فیک کوک و ا/ت [ عاشقی ]
پارت ۴
^ رفتی جلوی کوک و داشتی گریه میکردی خخ
+ مرض واییی اصلا نباید میرفتم خونه اههه حالا از کجا بفهمم چی بهش گفتم وایی شاید بهش اعتراف کردم منِ خر اه تف تو این شانس اخه اینهمه مدت توی دلم گذاشتم اگه فهمیده باشه چی ااااه خداوندا
^ تقصیر خودته که میری با پسرا مست می کنی حقتع
+ بابا میخواستم توجه کوک رو جلب کنم اما نباید میرفتم خونه
^ حالا بیا بریم سر کلاس
+باشه
( بعد کلاس )
× هایی بچه ها
+^ سلام جه سو
× هی ا/ت خوب دیشب مست کردی ها
+ بابا نگو اِاِاِ مست نباید میکردم راستی کوک اونجا چیکار میکرد ؟ ها ؟
× جونگ کوک رو میگی !
+ اره دیگه
× کوک دوستمه چون مهمونی بودم زنگ زدم بیاد
+ هی جه سو هواست بهش باشه ها بهت زنگ میزنم بیا تو کافه نزدیکه دانشگاه یکم باهم حرف بزنیم
× در مورد ؟
+ حالا تو بیا میبینمت بای
× بای
^ بای
+ هی یعنی جه سو چیزی از کوک میدونه ؟
^ من چه میدونم بابا
+ صبر کن وایسا جنیا تو اصلا میدونی چقد دوسش دارمعشق یک طرفه خیلی بدهتو چه میدونی بابا
^ راس میگی من چیزی نمیدونم بیا بریم کتابخونه دانشگاه اونجا حرف بزنیم
+ باشه رفتیم کتابخونه
+ هعیییی چطوری دل کوک رو ببرم جنیا ؟ اخه اون هیچ جوره بهم توجه نمیکنه و دوست دارم اهمیت بهم بده ولی چطوری ؟
^ من ی فکری دارم ببین اگه بهت علاقه داره میتونیم بفهمیم
+ چطوری اونوقت هاا؟
^ با پسرا ارتباط داشته باش شاید یه جا بروز داد فکر خوبیه! همینو انجام بده شاید جواب داد
+ باشه ولی ..
^ ولی و اخه و اما نداره همین که گفتم
+ اوکی
^ امروزم برو از زیر زبون جه سو بکش ببینکوک از چی خوشش میاد و خیلی چیزایدیگه اوکی ؟
+ باشه.
^ رفتی جلوی کوک و داشتی گریه میکردی خخ
+ مرض واییی اصلا نباید میرفتم خونه اههه حالا از کجا بفهمم چی بهش گفتم وایی شاید بهش اعتراف کردم منِ خر اه تف تو این شانس اخه اینهمه مدت توی دلم گذاشتم اگه فهمیده باشه چی ااااه خداوندا
^ تقصیر خودته که میری با پسرا مست می کنی حقتع
+ بابا میخواستم توجه کوک رو جلب کنم اما نباید میرفتم خونه
^ حالا بیا بریم سر کلاس
+باشه
( بعد کلاس )
× هایی بچه ها
+^ سلام جه سو
× هی ا/ت خوب دیشب مست کردی ها
+ بابا نگو اِاِاِ مست نباید میکردم راستی کوک اونجا چیکار میکرد ؟ ها ؟
× جونگ کوک رو میگی !
+ اره دیگه
× کوک دوستمه چون مهمونی بودم زنگ زدم بیاد
+ هی جه سو هواست بهش باشه ها بهت زنگ میزنم بیا تو کافه نزدیکه دانشگاه یکم باهم حرف بزنیم
× در مورد ؟
+ حالا تو بیا میبینمت بای
× بای
^ بای
+ هی یعنی جه سو چیزی از کوک میدونه ؟
^ من چه میدونم بابا
+ صبر کن وایسا جنیا تو اصلا میدونی چقد دوسش دارمعشق یک طرفه خیلی بدهتو چه میدونی بابا
^ راس میگی من چیزی نمیدونم بیا بریم کتابخونه دانشگاه اونجا حرف بزنیم
+ باشه رفتیم کتابخونه
+ هعیییی چطوری دل کوک رو ببرم جنیا ؟ اخه اون هیچ جوره بهم توجه نمیکنه و دوست دارم اهمیت بهم بده ولی چطوری ؟
^ من ی فکری دارم ببین اگه بهت علاقه داره میتونیم بفهمیم
+ چطوری اونوقت هاا؟
^ با پسرا ارتباط داشته باش شاید یه جا بروز داد فکر خوبیه! همینو انجام بده شاید جواب داد
+ باشه ولی ..
^ ولی و اخه و اما نداره همین که گفتم
+ اوکی
^ امروزم برو از زیر زبون جه سو بکش ببینکوک از چی خوشش میاد و خیلی چیزایدیگه اوکی ؟
+ باشه.
۷.۵k
۰۲ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.